تبادل لینک
هوشمند
برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان هفت
نفره و
آدرس only-7.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
یکی از خاطرات خیلی شیرین و دوست داشتنی ما اردوی یه روزه به کیاب بود.کیاب یه اردوگاه تفریحی اطراف قم.
اون روز همگی ساعت 11 راه افتادیم.تقریبا کل مدرسه اومده بود.من و کارپرور تو یه اتوبوس بودیم و بقیه چون جا نبود یه
اتوبوس دیگه.تا اونجا 2 ساعت راه بود.تا خود کیاب من واسه فاطمه میخوندم و اونم رفته بود تو حس.وقتی رسیدیم
زیرانداز پهن کردیم و من و فاطمه رفتیم کوه.خیلی حال داد.به ما گفته بودن روی کوه مارو عقرب داره ولی گوش ما
بدهکار نبود.کلی هم فاطمه رو ترسوندم.انقدر ترسیده بود گفتم الان خودشو خیس میکنه.بعد از ناهار من و فاطمه یکم
تاب بازی کردیم و حرف زدیم.بعدش هم همگی با بچه ها یعنی گروه هفت نفرمون دوباره رفتیم کوه.ایندفه بیشتر حال
داد چون بیشتر بودیم.کلی هم زدیم و رقصیدیم.بچه ها پایین کوه موندن ولی منو فاطمه و دو تا از دوستام تا بالا
رفتیم.فاطمه که داشت بیهوش میشد.وقتی برگشتیم چند تا عکس دسته جمعی انداختیم و اماده رفتن شدیم.ساعت
6 بعد از ظهر راه افتادیم.حالا تو اون وضعیت کوله من گم شده بود.با هم گشتیم و پیداش کردیم و راه افتادیم.همگی سر
جای قبلیمون نشستیم.حالا منو فاطمه از وقتی راه افتادیم تا خود مدرسه خوردیم.واقعا دیگه داشتم بالا میاوردم.کلی
هم خندیدیم.
این یکی از خاطره های خوب و به یادموندنی اول دبیرستانم بود.
نظرات شما عزیزان: